هنریت 2
![]()
درخت این شکلی دیده بودید آیا؟ ![]()
-------------------------------
پ.ن: عکس اختصاصی نای نی می باشد.
پ.ن: دلمان سفر می خواهد و کلی عکس.
![]()
درخت این شکلی دیده بودید آیا؟ ![]()
-------------------------------
پ.ن: عکس اختصاصی نای نی می باشد.
پ.ن: دلمان سفر می خواهد و کلی عکس.
یکی از بزرگ ترین تناقضای زندگیم:
خانمایی که مربی آموزشگاه رانندگی هستن.
عیدتون مبارک ![]()
آسمونی باشید ![]()
----------------
پ.ن: شرمنده، از قدیم گفتن کتمان حقیقت گناه است. ![]()
![]()
حضرت خورشید
میلادتان مبارک.
---------------------------------------
پ.ن: عکس اختصاصی نای نی می باشد. آخرین سفر مشهد مقدس.تابستان ۸۹ ![]()
پ.ن: اگه عکس بی کیفیته به خاطر اینه که اون موقع امکانات نداشتیم. ![]()
![]()
ألا بذکرالله تطمئن القلوب
همانا با یاد خداوند، آرام می گیرد دل ها.. دلها.. دلها
خدایا دلم...
--------------------------------
پ.ن: دله دیگه، هر لحظه به حالی.
پ.ن: عکس اختصاصی نای نی می باشد.

بانوی آب و آئینه
امشب پیاله دل مارا
سفارشی پر کن...
دلمان یک جوری می شود، وقتی به این فکر میکنیم که همسایه شما هستیم.
-----------------------------------------
پ.ن: میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر مبارکباد. ![]()
پ.ن: نائب الزیاره همه دوستان بودیم.
پ.ن: متن و عکس، اختصاصی نای نی می باشد.
![]()
و هر نگاه....
فرصت فریاد چشم هاست
آنگاه که واژه ها
به پایان رسیده اند.
---------------------------
پ.ن: عکس و متن، اختصاصی نای نی می باشد.
![]()
آدمایی مثل من که کوچکترین عناصر موجود در هر زمان خاصی برامون خاطره میشه، چطور میتونیم خاطره هامونو دور بریزیم یا حتی پالایششون کنیم؟
من آدمی هستم که با بوی ادکلن،بوی گل، بوی بارون، بوی خاک نم دار، تیتراژای تلویزیون، مداحی ها، ترانه ها، کتابای مدرسه، دفتر مشق، تکه های کاغذ یادداشت، جعبه چیزایی که دوس داشتم، اسباب بازی های قدیمیم، لباسای کودکیم، و هزاران چیز دیگه خاطره بازی می کنم.
من آدمی هستم که قنداق بچگیمو نگه داشتم.
من آدمی هستم که بیشتر ترانه های قدیمی گوش میدم.
من آدمی هستم که دلم یه جوری میشه وقتی دفترای مشق دوران دبستانمو ورق میزنم.
من آدمی هستم که سرِ تا خوردن گوشه یه دونه از مجله های همشهری جوانم خون راه میندازم.
من آدمی هستم که دلم میگیره وقتی می بینم بچه های امروزی به جای قلک، حساب بانکی دارن.
من آدمی هستم که تو سن ۲۳ سال و اندی با غرور تمام رفتم برا خودم قلک گرفتم.
من آدمی هستم که....
من خیلی خاطره بازم.
پس چطور میتونم خودمو نجات بدم، از دست اینهمه خاطره ای که تلنبار شده. نه فقط تو اتاقم، نه فقط تو ذهنم، که تمام خط مشی زندگی من شده خاطره بازی.
تمام هدف من تجربه دوباره خاطراتم شده.
و این منو وادار به زندگی در برزخ گذشته ، حال و آینده میکنه.
چیکار کنم؟
------------------------------------------------
پ.ن: خاطره بازی، حس شیرینیه که شما رو در حال مستی میکشه.
پ.ن: عکس اختصاصی نای نی می باشد.
![]()
اگه بخواید پیشنهاد بدید سه تا کتاب رو بخونم، چه کتاب هایی رو معرفی می کنید.
آسمونی باشید ![]()
--------------------------------
پ.ن: البته کتاب هایی که خودتون خونده باشید و ازش لذت برده باشید.
پ.ن: عکس اختصاصی نای نی می باشد