سفرنامه 11
نه از زیارت نوشتن کار منه، و نه اگه بنویسم حق مطلب ادا میشه. پس دعا می کنم نصیبتون بشه. آمین
هر چند سخت، ولی بعد از زیارت و نماز برگشتیم هتل. تو مسیر که از بازار رد می شدیم، از موکب ها صدای روضه خونی و بعضی هم سینه زنی میومد. بعضی از موکب ها هم داشتن شام میدادن. چه صفایی داشت. یه پیرمرد عراقی دم در موکب وایساده بود و داشت با یه دونه فنجون، یه ملت رو قهوه می داد. اونم از نوع بسیااار غلیظش. یعنی یه قطرش رو میشد با یه لیوان آب قاطی کرد.من و آقای ابول مشهدی رفتیم و دوتا فنجون قهوه زدیم بر بدن. دوستانی که اعتقاد داشتن غیر بهداشتیه میل نکردن. ما که زیاد پابند این مسائل نبودیم.
از اونجایی که بنده معتقدم زیارت باید تو اوج تموم بشه. عادت ندارم زیاد تو حرم بمونم. برا همین بعد از شام به همراه خانم نشستیم تو اتاق و مشغول خوندن دعا شدیم. حالا نپرسید چه دعایی. استراتژی اعتقادی من اینه هر جا حال هردعایی رو داشتی بخون. البته منکر خاصیت دعاها در زمان های خاصشون نیستما، ولی اینجوری برام دلنشین تره.
چه حال ملکوتی بود به قول دوستان. حدیث کساء با بک گراند گنبد خوشگل که از پنجره پیدا بود و موسیقی متن هم برعهده موکبایی بود که دورتا دور هتل بودن. نمی دونم کی خوابم برد، ولی تا جایی که یادم میاد تا ساعت 2 بامداد از موکبی که کنارمون بود نواهای خوبی میومد. نمیدونم چی میخوند فقط میدونم خیلی به دلم نشست.
از عجایب این سفراین بود که بدون استثناء یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار بودیم. شاید چون همش استرس اینو داشتیم که همه نمازامونو تو حرم بخونیم. به قول بابام "اگه عشق نماز داشته باشی همیشه قبل از اذون بیداری. شما عاشق نماز نیستید" آره خدائیش عاشق نماز نشدیم هنوز...
بعد اززیارت و نماز با صفای صبح. مراسم بعثه رهبری که شامل سخنرانی و سینه زنی بود،در حرم برگزار شد. بعد از مراسم آقای ابول مشهدی محتویات! تمام حجره های داخل صحن رو معرفی کردند. اعم از علامه حلی، مقدس اردبیلی، شیخ مرتضی انصاری، ملااحمد نراقی، شیخ عباس قمی (ره) و.... .
کم کم خورشید داشت سرک می کشید و ما برای اولین بار طلوع نجف رو دیدیم.
به هتل برگشتیم و صبحونه نوش جان کردیم. معمولا آقای ابول مشهدی از این فرصت استفاده می کردن که برنامه ها رو یادآوری کنند. چون تنها جایی که هممون با هم بودیم وقت بر بدن زدن بود. برنامه این بود که بعد از ناهار و استراحت به زیارت میثم تمار و مسلم بن عقیل و اعمال مسجد کوفه و... می ریم.
ادامه دارد...
-------------------------
پ.ن: دوستان اگه فکر می کنید نکاتی لازمه و من ذکر نکردم یادآوری کنید، چون خدائیش من دارم سی درصد کل سفرنامه رو می نویسم. به هر حال مشغول الذمه اید اگه نگید.

دلُم لبـریــز عشق بی ریاتن